سرویس جنگ نرم مشرق - با پیروزی دانلد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بسیاری از معادلات بینالمللی به هم خورد و بسیاری از پیشبینیها رد شد. شاید مهمترین پیامدی که انتخاب او به عنوان رئیسجمهور آمریکا میتوانست برای ایران داشته باشد، سرنوشت توافق هستهای میان کشورمان با 1+5 بود. از این رو کارشناسان بیشماری درباره سرنوشت برجام در دوران ریاستجمهوری ترامپ گمانهزنی و اظهار نگرانی کردهاند.
اگرچه ترامپ خیلی زود و حتی پیش از آنکه ریاستجمهوریاش آغاز شود، از وعدههای نسنجیده تبلیغاتی و گزافهگوییهایش درباره پاره کردن توافق هستهای با ایران عقبنشینی کرد، اما آنچه هنوز موجب نگرانی ناظران[1] و صاحبنظران[2] بینالمللی است، واقعیتی است که همه کارشناسان (در عین داشتن اختلافنظر درباره آینده پیش رو) درباره آن متفقالقول هستند: ترامپ غیرقابلپیشبینی است[3].
همین غیرقابلپیشبینی بودن و احتمال دست زدن ترامپ به اقدامات غیرمنتظره و خارج از عرف دیپلماتیک، علاوه بر نگه داشتن سرنوشت برجام در هالهای از ابهام، به جنگطلبان و ایرانستیزان آمریکایی فرصت داده تا در دوره جدید، حرفهایی را بزنند که شاید در دوران اوباما نمیشد به صراحت بیان کرد.
هرچند چنانکه برخی کارشناسان میگویند «رهبر ایران، روحانی را از افتادن در دام آمریکا نجات داد[4]و[5]» و مانع از برقراری هرگونه رابطهای میان دو کشور جز در مسئله هستهای شد، اما با روی کار آمدن ترامپ اکنون بار دیگر احتمال افزایش تنشها میان دو کشور (اتفاقاً به خاطر همان توافق هستهای که قرار بود تنشها را کاهش دهد) افزایش پیدا کرده است[6].
تفاوتهای برجام اوباما با برجام ترامپ
با آغاز دوره ریاستجمهوری ترامپ، سوءقصدهای علنی علیه توافق هستهای نیز آغاز شده است. یکی از گزارشهایی که به صراحت به انتقاد از برجام پرداخته و نقطهضعف آن را عدم تغییر در ایدئولوژی و تضعیف برنامه موشکی ایران بعد از توافق هستهای دانسته، گزارش اندیشکده «شورای سیاست خارجی آمریکا» ([7]American Foreign Policy Council) تحت عنوان «ایدئولوژی ایران بعد از توافق هستهای[8]» است.
«جیمز رابینز[9]» تحلیلگر ارشد امور امنیت ملی در شورای سیاست خارجی آمریکا و نویسنده این گزارش با زبانی تند و انتقادآمیز درباره توافق هستهای با ایران نوشته و نقاط ضعف آن را از دیدگاه خود برشمرده است. آنچه در ادامه این گزارش مشرق میآید، منتخبی از مهمترین مطالبی است که در گزارش شورای سیاست خارجی آمریکا آمده است.
در ابتدای این گزارش که همزمان با آغاز ریاستجمهوری ترامپ در ماه ژانویه سال 2017 منتشر شده، میخوانیم: «سیاست دولت اوباما در قبال ایران بر اساس این عقیده بود که دستیابی به یک توافق با تهران بر سر برنامه هستهای این کشور یک موفقیت دیپلماتیک تاریخی خواهد بود، منجر به یک تحول اساسی در روابط آمریکا و ایران خواهد شد و تغییرات قابلتوجهی در رفتار بینالمللی جمهوری اسلامی ایجاد خواهد کرد.»
نویسنده گزارش با انتقاد از دیدگاه اوباما مبنی بر اینکه «گام برداشتن در مسیر برقراری روابط با جمهوری اسلامی نهایتاً منجر به اتخاذ سیاستهای میانهروتر [توسط دولت ایران] خواهد شد» ادامه میدهد: «پرزیدنت اوباما این رویکرد را در سخنرانی تحلیف خود در سال 2009 اینگونه توصیف کرد: ما به سوی شما دست دراز خواهیم کرد، اما اگر شما حاضر باشید مشتتان را باز کنید[10].» البته باید خاطرنشان کرد که این جمله اوباما خطاب به ایران نبود، بلکه خطاب به کشورهایی بود که از نظر آمریکا فاسد و سرکوبگر هستند.
شورای سیاست خارجی آمریکا سپس برجام را دست درازشده آمریکا به سوی ایران میداند و مینویسد: «با این حال، یک سال بعد از اجرای توافق، نشانههای اندکی از تغییر در ایران دیده میشود و هیچ شواهدی مبنی بر باز شدن مشت [ایران] وجود ندارد. همچنین، خود توافق هستهای هم تحت تأثیر تغییرات سیاسی در آمریکا و ادامه سوءرفتار ایران، در معرض خطر نابودی قرار دارد.»
مشکلات توافق هستهای از دید آمریکا
رابینز در بخشی از گزارش خود تحت عنوان «تفکرات آرزومندانه» توضیح میدهد که اوباما ادعا میکرد اگرچه توافق هستهای با ایران «هرگز با هدف حل و فصل همه اختلافاتمان» نبود، اما روند خود مذاکرات «فرصتی منحصر به فرد (یک پنجره) برای تلاش جهت حل و فصل معضلات مهم ایجاد کرده است[11].» نویسنده البته ابراز خشنودی میکند که «اوباما اعتراف کرد که چندین مشکل بزرگ برای حل کردن باقی مانده است، از جمله برنامه موشکی ایران، تهدیدهای این کشور علیه متحدان منطقهای از جمله اسرائیل، حمایت از تروریسم و رژیمهای نیابتی خشونتطلب، و نقض گسترده حقوق بشر توسط تهران.»
گزارش مذکور در ادامه، انتقاد میکند که اگرچه اوباما برای مردم ایران «فرصتِ آغاز روابط جدید با دنیا و گام برداشتن در جهت یک مسیر جدید، یک آینده متفاوت و بهتر مبتنی بر دستیابی به پیشرفت برای دو ملت [ایران و آمریکا] و دنیای گستردهتر ما» را در سایه توافق هستهای قائل شد، اما هیچ نشانهای مبنی بر استفاده ایران از این فرصت وجود ندارد؛ و سیاستمداران دولت اوباما باید این بیمیلی ایران را پیشبینی میکردند.
شورای سیاست خارجی آمریکا سپس یادآور میشود که «بنابراین، این تصور که برجام پنجرهای برای حل و فصل مشکلات در زمینههای دیگر را باز کرد، بر اساس این فرضیه اشتباه بود که جمهوری اسلامی «میخواهد» روند استراتژیک خود را تغییر دهد. با این وجود، هیچ چیز در مواضع یا رفتار تهران از روز اجرای توافق تا کنون نشان نمیدهد که ایران آماده است تا برنامه موشکی خود را عقب براند، حمایتش از نیروهای نیابتی منطقه را کاهش دهد، یا دشمنیاش با اسرائیل، عربستان، یا آمریکا را کمتر کند.»
هدف شکستخورده پشت پرده برجام
بخشی از گزارش مذکور تحت عنوان «تغییر صفر از جانب ایران» انتقادها از توافق دولت اوباما با ایران را اینگونه ادامه میدهد: «ماه جولای سال 2015، پرزیدنت اوباما اعلام کرد امیدوار است توافق هستهای موجب مذاکرات ادامهداری با جمهوری اسلامی شود که بتواند برای ایران انگیزه تغییر رفتار منطقهای، کاهش دشمنی [با آمریکا] و افزایش همکاریها را ایجاد کند[12].» نویسنده اعتراف میکند که این دیدگاهها متعلق به حامیان توافق هستهای بود «که معتقد بودند این روند [مذاکره و توافق با ایران] میتواند منجر به نوعی «تغییر رژیم تدریجی و صلحآمیز» و تغییر قلبی شود، اگر تغییر در رهبری اتفاق نیفتد.»
در ادامه میخوانیم: «با این وجود، رهبری جمهوری اسلامی هرگز با این اعتقاد دولت اوباما که برجام میتواند یا باید منجر به ایدئولوژی، استراتژی، سیاست، یا رفتار این کشور شود، موافقت نکرده بود.» نویسنده سپس به اظهارات، تذکرات و هشدارهای متعدد رهبر انقلاب درباره راههای نفوذ آمریکا در ایران بعد از توافق هستهای و لزوم بستن تمام این راهها اشاره[13] و از دولت اوباما به دلیل ناتوانی در پیشبینی بیمیلی ایران به برقراری روابط نزدیکتر با آمریکا انتقاد میکند.
شورای سیاست خارجی آمریکا در ادامه بار دیگر تأکید میکند که یکی از مشکلات بزرگ مذاکرات هستهای این بود که جمهوری اسلامی علاقهای به مذاکره درباره موضوعات مهم خارج از برنامه هستهای خود نداشت و مذاکرهکنندگان غربی هم برای وارد شدن به این موضوعات، فشاری به طرف ایرانی وارد نکردند.
نویسنده گزارش، برای رد «تفکرات آرزومندانه» دولت اوباما و اثبات «تغییر صفر از جانب ایران» بعد از توافق هستهای، اظهارات رهبر انقلاب مبنی بر لزوم حفظ و تقویت قدرت نظامی و دفاعی کشور بعد از برجام به منظور حذف تهدیدات نظامی علیه کشورمان در منطقه و جهان را نشانهای از این مسئله میداند که طرف ایرانی معتقد است «مشت گرهکرده مؤثرتر از دستِ درازشده است.»
توافق هستهای ممکن است جوانمرگ شود
تحلیلگر ارشد امور امنیت ملی در اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا در انتهای گزارش خود تحت عنوان «یک چارچوب در حال سقوط» به عواملی میپردازد که میتواند موجب شود تا توافق هستهای در نهایت عمر کوتاهی داشته باشد. رابینز مینویسد بهرغم تمام نواقصی که برجام (از نظر آمریکاییها) دارد، «تحولات سیاسی در آمریکا ممکن است به زودی بحث در مورد تأثیر برجام بر ایران را بیاهمیت کند. ظهور دولت ترامپ و همینطور تمدید تحریمهای آمریکایی غیرمرتبط با برنامه هستهای ایران، میتواند فشارهایی را به وجود بیاورد که منجر شود یکی از دو کشور یا هر دو، از توافق خارج شوند.»
نویسنده ادامه میدهد: «دانلد ترامپ نامزد وقت انتخابات ریاستجمهوری سال 2016، در طی رقابتهای انتخاباتی توافق هستهای را «یکی از بدترین معاملههایی که تا کنون توسط یک کشور در تاریخ انجام شده» توصیف کرد و عهد کرد که آن را پاره کند، مجدداً به مذاکره بگذارد، یا به شکلی از آن مراقبت کند که آنها [ایرانیها] هیچ فرصتی [برای نقض توافق] پیدا نکنند.»
شورای سیاست خارجی آمریکا همچنین به واکنش رهبر انقلاب به اظهارات تبلیغاتی ترامپ هم اشاره میکند و مینویسد: «آیتالله خامنهای پاسخ قویای به اظهارات آقای ترامپ داد و گفت که ایران «برجام را ابتدائاً نقض نخواهد کرد»، اما اگر آمریکا آن را پاره کند، ایران «آن را آتش خواهد زد[14].»»
در ادامه این گزارش به اظهارات حسن روحانی رئیسجمهور[15] و محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران درباره ناگزیر بودن آمریکا از تعهد به توافق هستهای در دوران ترامپ اشاره و یادآوری میشود که «ایران گفته که اگر (زمانی که) ترامپ به قول خود درباره خروج از توافق عمل کند، سریعاً واکنش نشان خواهد داد.»
نویسنده خاطرنشان میکند: «ایران همچنین تهدید کرده که به هرگونه تمدید تحریمهای آمریکایی، حتی آنهایی که ارتباطی با برنامه هستهای ندارند، پاسخ خواهد داد. در اولین روز از ماه دسامبر سال 2016، مجلس سنای آمریکا به «لایحه تحریمهای ایران» رأی مثبت 99 به 0 داد.» البته شورای سیاست خارجی آمریکا اعتراف میکند که این لایحه بیارتباط به برنامه هستهای ایران هم نبوده است: «هدف این لایحه، که سال 1996 تصویب شد، تحریم تهران نه تنها برای برنامه هستهای، بلکه همچنین به خاطر حمایت از گروههای تروریستی در منطقه بود.»
توافق برد-برد یا توافق باخت-باخت
رابینز گزارش خود را با طرح این ادعا پایان میدهد که توافق هستهای نه تنها از نظر ماهیت و مفاد به سود ایران تمام شده، بلکه از بین رفتن آن هم به سود ایران خواهد بود. وی با اشاره به اینکه حسن روحانی در «پاسخ به رأی [سنا و تمدید لایحه تحریمهای ایران] به پارلمان ایران گفت که تمدید این لایحه به منزله نقض فاحش توافق است.»
نویسنده اینگونه نتیجهگیری میکند که «بنابراین، در حالی که کمتر از یک سال از اجرای برجام میگذرد، به نظر میرسد امیدها مبنی بر اینکه این توافق بتواند عصر جدیدی از روابط با ایران را آغاز کند از بین رفته است. فقط این سؤال باقی مانده که آیا توافق اصلاً [از خطر نابودی] نجات پیدا خواهد کرد یا نه، و اگر نه، ایران یا آمریکا کدامیک تیر خلاص را به توافق خواهد زد.»
[1] احتمال زیاد ترامپ برجام را پاره کند/ الیگارشهای آمریکایی ترامپ را رئیسجمهور کردند/ جورج سوروس خیابانهای آمریکا را به آشوب خواهد کشید/ ترامپ یک «فاشیست» و کلینتون «فاشیستِ روانیِ فاسدِ جنگطلب» است لینک
[2] سیاست خاورمیانهای ترامپ به سود ایران خواهد بود/ او به دنبال تغییر حکومت بشار اسد نیست/ بعید نیست ترامپ دستور درگیری با قایقهای ایرانی را بدهد لینک
[5] حوادث 88 مقدمه برجام و تسهیل نفوذ آمریکا بود/ رابطه با آمریکا یعنی آغاز یک «عصر تاریک» در ایران/ «اخبار جعلی» مهمترین تهدید ایران در انتخابات 96 است لینک
[6] باید انتظار روزهای سختی را برای روابط میان آمریکا و ایران داشت/ دنیا آمریکا را مقصر خروج از توافق هستهای خواهد دانست/ مردم آمریکا از سر استیصال به ترامپ روی آوردند لینک